شعر شهادت حضرت زهرا سلام‌الله علیها-43

*********************
قربانی امامت

من مرغ پرشکسته باغ رسالتم
قربانی نهال بلند امامتم
بعد از پدر چه ظلم و ستمها که دیده ام
گویی نه من امانت ختم نبوتم
احمد بگفت فاطمه ام بضعه من است
اما سیه زضربت سیلی است صورتم
آتش زدند خانه ما را منافقان
پهلوو سینه است گواه صداقتم
شد محسنم میانه دیوار ودر فدا
جز فضه کس نبود نماید حمایتم
گریان و دست بسته علی بود شاهدم
زان لحظه نزد شوهر خود در خجالتم
بازوی خود زچشم علی می کنم نهان
خواهد گریست در شب غسل شهادتم
مظلوم تر زشوهر من نیست در جهان
گریان برای حافظ بیت ولایتم
(عارف
(

*********************

ناله حیدر

ای باصفا از نور رویت خانه من
برخیز و در ماتم نگر کاشانه من

 

رفتی و من تنها شدم ای هم نوایم
با چاه می گویم پس از تو راز هایم

 

بی تو چراغ خانه ام گردیده خاموش
هرگز نمی گردد غمت از دل فراموش

 

جسمم شده زندان روح بی قرارم

ایکاش بیرون آیدازتن جان زارم

 

سیرم ازاین دنیا چه سازم با جدایی

بی تو ندارد زندگی برمن صفایی

 

داغت نشسته بردلم ای دل نوازم
پیوسته از هجرتو در سوز و گدازم

 «عارف »

*****

نفسی علی زفراتها محبوسه
یالیتها خرجت مع زفراتی

 لا خیر بعدک فی الحیاه فانما
ابکی مخافه تطول حیاتی

این دوبیت از امام علی(ع) نقل شده

*********************


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تصنیف بهاران محمود نامی programer ایران بیت ، کسب درآمد با ارز مجازی پویاسازان فناوری اطلاعات سامانه بهتام دشت بزرگ اینجاست . . . امید و محبت در مسیحیت استقلال Pink.blue.dew